راه ما راه شهداست و راه شهدا راه رسیدن به امام زمان.
دل خدا دوست
قال امیر المؤ منین على علیه السلام :
(القلب المحب لله یحب کثیرا النصب لله و القلب اللاهى عن الله یحب الراحة فلا تظن یا ابن آدم إ نک تدرک رفعة البر بغیر مشقة فإ ن الحق ثقیل مر).
امام على علیه السلام فرمود:
دلِ خدادوست ، رنج و سختى در راه خدا را بسیار دوست مى دارد و دل بى خبر از خدا، راحت طلب است .
پس ، اى پسر آدم ! گمان مبر که بى رنج و سختى به مقام رفیع نیکوکارى دست یابى ؛ زیرا که حق سنگین و تلخ است .
هدیه اى که خداى عالم به مشتاقان خود مى دهد
أ وحى الله إ لى بعض الصدیقین أ ن لى عبادا من عبیدى یحبونى و أ حبهم و یشتاقون إ لى و أ شتاق إ لیهم و یذکرونى و أ ذکرهم ....
خداى تعالى به یکى از صدّیقان وحى فرمود:
مرا بندگانى است که دوستم دارند و من دوستشان دارم ، مشتاق منند و من مشتاق آنانم ، به یاد منند و من به یاد آنانم ... کمترین چیزى که به ایشان مى دهم سه چیز است :
اوّل : پرتوى از نور خود را در دلهایشان مى افکنم که بدان سبب از من خبردار مى شوند چنان که من از آنان خبر دارم .
دوّم : اگر آسمانها و زمینها و هر آنچه در آسمانها و زمینهاست در ترازوهاى آنها باشد در برابر ارزش آنها کم مى بینم .
سوّم : به آنان روى مى آورم و کسى که من به او روى آورم آیا فکر مى کنى کسى مى داند که چه مى خواهم به او بدهم ؟
خداوند فرمود: من ویژه دوستانم هستم
روى الحسن بن أ بى الحسن الدیلمى عن وهب بن منبه ، قال :
(أ وحى الله إ لى داود علیه السلام یا داود من أ حب حبیبا صدق قوله و من رضى بحبیب رضى فعله و من وثق بحبیب اعتمد علیه و من اشتاق إ لى حبیب جد فى السیر إ لیه یا داود ذکرى للذاکرین و جنتى للمطیعین و حبى للمشتاقین و أ نا خاصة للمحبین ).
خداى تعالى به داود علیه السلام وحى فرستاد که :
اى داود! کسى که دوستش را دوست مى دارد، گفتارش را تصدیق مى کند و اگر از او راضى باشد، کردارش را نیز تأ یید مى کند. و با اطمینان به دوست ، اعتماد به او پیدا مى کند و اگر اشتیاق به او داشته باشد ، جهد و تلاش مى کند که به او برسد.
اى داود! یاد و ذکر من براى ذاکرین من است و بهشتم براى اطاعت کنندگان و عشق و محبتم براى مشتاقین و دلباختگانم و من ویژه دوستانم هستم
خداوند چه مقدار بنده اش را دوست دارد؟
کُتُبِهِ الْمُنْزَلَةِ أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِى فَلْیَظُنَّ بِى مَا شَاءَ وَ أَنَا مَعَ عَبْدِى إِذَا ذَکَرَنِى فَمَنْ ذَکَرَنِى فِى نَفْسِهِ ذَکَرْتُهُ فِى نَفْسِى وَ مَنْ ذَکَرَنِى فِى مَلَإٍ ذَکَرْتُهُ فِى مَلَإٍ خَیْرٍ مِنْهُ وَ مَنْ تَقَرَّبَ إِلَیَّ شِبْراً تَقَرَّبْتُ إِلَیْهِ ذِرَاعاً وَ مَنْ تَقَرَّبَ إِلَیَّ ذِرَاعاً تَقَرَّبْتُ إِلَیْهِ بَاعاً ... )
خداى باعزت و جلال فرماید:
ملاقات بنده اى را که دوست دارد با من دیدار کند، دوست دارم . هر گاه او در نزد خود مرا یاد کند، من نیز در نزد خود او را یاد مى کنم . و هر گاه در جمعى مرا یاد کند من نیز او را بهتر و زیباتر در میان گروهى یاد مى کنم .
او هرگاه به اندازه وجبى به من نزدیک شود من به او به اندازه ذراع نزدیک مى شوم و اگر ذراعى به من تقرب جوید به اندازه باع به او نزدیک مى شوم .