دلایل امامت امام صادق (ع )
1 - ((ابوالصَّباح کنانى )) مى گوید: روزى امام باقر (علیه السلام ) به پسرش امام صادق (علیه السلام ) نگاه کرد و فرمود: آیا این شخص را مى نگرید؟ این شخص از کسانى است که خداوند در شاءن آنان فرموده است :
(وَنُرِیدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الاَْرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ ).
((اراده ما بر این قرار گرفته که به مستضعفین نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثین روى زمین قرار دهیم )).
2 - ((جابر بن یزید جُعْفى )) مى گوید: از امام باقر (علیه السلام ) درباره امام صادق (علیه السلام ) سؤ ال شد، فرمود:((سوگند به خدا او قیام کننده آل محمّد (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) است )).
3 - ((على بن حکم )) از طاهر (یکى از یاران امام باقر) نقل مى کند که گفت :((من در حضور امام باقر (علیه السلام ) بودم ، جعفر (امام صادق ) به پیش آمد، امام باقر (علیه السلام ) فرمود:((هذا خَیْرُ الْبَرِیَّة ؛ این شخص (از) برترین آفریدگان است )). (
4 - در ((حدیث لَوْح )) (که قبلاً در شرح حال امام سجّاد و امام باقر (علیهماالسلام ) ذکر شد که از طرف خداوند به پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) رسیده و توسّط جابر بن عبداللّه انصارى به امام باقر (علیه السلام ) نقل یافته )تصریح به امامت امام صادق (علیه السلام ) بعد از پدرش ،شده است .
5 - و همچنین دلایل عقلى (که قبلاً ذکر شد) بیانگر صدق امامت آن حضرت است ؛ زیرا به حکم عقل ، امام باید برترین فرد امّت باشد و امام صادق (علیه السلام ) برترین فرد بود؛ چون برترى او درعلم و زهد و عمل ، بر همه مردم و بر برادران و پسرعموهایش آشکار بود.
و نیز به حکم عقل ، امامت براى کسى که داراى مقام عصمت ، همچون عصمت پیامبران نیست ، باطل و بى اساس است و همچنین کسى که در علم و دانش ، کامل نیست شایستگى مقام امامت را ندارد.
و پرواضح بود که مدّعیان امامت در عصر آن حضرت ، نه داراى مقام عصمت بودند و نه به کمال علم در جهت دین رسیده بودند و همین مطلب دلیل انحصار امامت به وجود امام صادق (علیه السلام ) مى باشد؛ زیرا در هر زمانى به وجود امام معصوم (رهبرى که گناه و اشتباه نکند) نیاز است ، طبق آنچه که قبلاً ذکر شد.
6 - و نیز معجزاتى که مطابق نقل راویان به وسیله امام صادق (علیه السلام ) بروز کرده ، بیانگر صدق امامت او و حقّانیت اوست و حاکى از بطلان ادّعاى دیگر مدّعیان امامت مى باشد.
به عنوان نمونه
((ابوبصیر)) مى گوید:((به مدینه رفتم و با کنیزک خود همبستر شدم ، سپس از خانه بیرون آمدم که به حمّام (براى غسل جنابت ) بروم ، عدّه اى از دوستان را دیدم که به دیدار امام صادق (علیه السلام ) مى روند، ترسیدم که آنان از من پیشى گیرند و من توفیق دیدار آن حضرت را نداشته باشم لذا با آنان (در حال جنابت ) به راه افتادم تا به محضر امام صادق (علیه السلام ) رسیدیم ، وقتى در برابرش قرار گرفتم ، نگاهى به من کرد و فرمود:
((اى ابابصیر! آیا نمى دانى که براى شخص جنب روا نیست به خانه هاى پیامبران یا به خانه هاى فرزندان پیامبران بروند؟!))
شرمگین شدم و عرض کردم :((اى فرزند رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) جمعى از دوستان به محضر شما مى آمدند آنان را ملاقات کردم دیدم اگر با آنان به خدمت شما نیایم ، از دیدار شما محروم خواهم شد و دیگر هرگز چنین کارى نمى کنم ، سپس از محضر آن حضرت بیرون آمدم )).
و روایات بسیارى مانند روایت فوق نقل شده که بیانگر معجزات و اخبار آن حضرت از غیب است که ذکر آنها در اینجا به طول مى انجامد و در اینجا به همین مقدار اکتفا مى شود.