یا رب منه بو لحظه دى بیر عمر ایله یارى
عشقونده سنون جان ویرورم هر ندن عارى
قان قان دی ین او خلار، یا غیرى ائیله، هوادن
اوز دوند روب او خلار منه ، منده سنه سارى
قربانوى سالما نظر مر حمتوندن
جان اوسته وارام نعمتوون شکر گذارى
گرجام بلاده ، گینه وار، باده ، خدایا
گوندر منِ عطشانه ، خمار، قویما خمارى
دنیا سو اولا ، من سوسوزى ، سالماز عطشدن
قور تارسا عطشدن منى ، وصلوندى قوتارى
وئردیم سنون عشقونده ، منه ، گلدى گمانیم
بیر باشى قالان ، عاشقوون دار و ندارى
بو باشدا ، سنو نکیدى که مندیدى امانت
ردّ ایلورم ایندى سنه آنجاق ،اونی بارى
دشمن دیدى قول بیعته قوى من دیدیم اولماز
عشقم دیدى قان قان چا غیرسان دیدیم آرى
تهدید ائلی ینلر منى مرگه نه بو لورلر
مرد آلنینى قانیله یووار، اولساغبارى
زهرا چراغى مین بیله طوفانیله سونمز
حشره کیمى وار مشعلمون نورى ، شرارى
من ایستیورم عـزّتینى دوشمنیمونده
نینیم گوروسن دشمنیمون یوخدى چیخارى
آخر نفسیمدور، گول آچوب گلشنِ جسمیم
قان ا یچره غمیم یوخ اوزه رم اول سنه سارى
روحیم قوشى چوخداندیکه قالمیشدى قفسده
بیراوخ تو خونوپ قلمبیمه سیندیردى حصارى
اوخ قلبیمى داغون ایلیوپ توکدى داغتدى
ویردى جالادى ، قانى یره ، قیردى دامارى
زهرا باغنون غنچه لرى گوللرى سولدى
تک بیر گونون عرضینده خزان اولدى بهارى
فراز و نشیبهاى عمر امام حسین (ع )
امام حسین (علیه السلام ) روز شنبه دهم محرّم سال 61 هجرى بعد از نماز ظهر، مظلوم و تشنه لب به شهادت رسید در حالى که شکیبا بود و براى خدا و دستیابى به فیوضات الهى (به جهاد تا سرحدّ شهادت ) اقدام کرد، در این وقت 58 سال از عمرش مى گذشت ، هفت سال (اوّل عمرش ) را با رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) گذراند، 37 سال را با پدرش امیرمؤ منان على ( علیه السلام ) و 47 سال را با برادرش امام حسن (علیه السلام ) سپرى نمود و مدّت خلافتش بعد از برادرش یازده سال بود. در پاداش بلکه در وجوب زیارت مرقد شریف امام حسین ( علیه السلام ) روایات بسیار نقل شده است از جمله امام صادق (علیه السلام ) فرمود:
((زِیارَةُ الْحُسَینِ بْنِ عَلِی (علیه السلام ) واجِبَةٌ عَلى کُلٍّ مَنْ یَقِرُّ لِلْحُسَیْنِ بِاْلاِمامَةِ مِنَ اللّهِ تَعالى )).
((زیارت (قبر) امام حسین (علیه السلام ) بر هرکسى که معتقد به امامت او از جانب خداست واجب است )).
و نیز فرمود:((پاداش زیارت امام حسین (علیه السلام ) معادل صد حجّ نیکو و صد عمره مقبول مى باشد)).
و رسول اکرم (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود:((مَنْ زارَ الْحُسَینَ (علیه السلام ) بَعْدَ مَوْتِهِ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛ کسى که بعد از شهادت حسین (علیه السلام ) مرقد او را زیارت کند، بهشت از براى اوست )).
فرزندان امام حسین (ع )
امام حسین (علیه السلام ) داراى شش فرزند بود:
1 - على بن الحسین (امام سجّاد) کُنیه او ((ابومحمّد)) بود، مادرش ((شاه زنان )) دختر یزدگرد (سوّم ) بود.
2 - على بن الحسین (علیه السلام ) (معروف به على اکبر) که در کربلا در جریان عاشورا به شهادت رسد، مادرش ((لیلى )) دختر ابوقرة بن عُروة بن مسعود ثقفى بود.
3 - جعفر بن حسین که فرزند نداشت و مادرش از قبیله قُضاعیّه بود، و جعفر در زمان حیات امام حسین (علیه السلام ) از دنیا رفت .
4 - عبداللّه ، که در روز عاشورا در آغوش پدر بود، تیرى از جانب دشمن به او اصابت کرد به طورى که سرش را از بدنش جدا نمود و به شهادت رسید.
5 - سکینه ، که مادرش ((رباب )) دختر امرء القیس بن عدى از قبیله کلبى بود.
6 - فاطمه که مادرش ((اُمّ اسحاق )) دختر طلحة بن عُبیداللّه از قبیله تَیْم بود.
هجرت و جهاد امام حسین (ع )
هنگامى که معاویه (در نیمه رجب سال شصت هجرى ) از دنیا رفت و دوران صلح (آتش بس ) که مانع آن بود تا امام حسین (علیه السلام ) مردم را به امامت خود دعوت نماید به پایان رسید در محدوده توان و امکانات خود، مساءله رهبرى خود را آشکار ساخت و در هر فرصتى براى آگاهى بخشى به ناآگاهان استفاده نمود و رفته رفته یارانى به گرد او آمدند، آنگاه آن حضرت مردم را به جهاد و نبرد (با سلطنت یزید و بنى اُمیّه ) دعوت نمود و آماده جنگ شد و با اهل بیت و فرزندان خود از حرم خداو حرم رسول خدا( صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) (از مکّه و مدینه ) به سوى عراق رهسپار گردید تا به کمک شیعیانش که او را (به آمدن به کوفه ) دعوت نموده بودند، با دشمن جنگ کند.
امام حسین (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) نخست پسرعمویش ((مسلم بن عقیل )) (علیه السلام ) را به سوى کوفه فرستاد و او را براى دعوت مردم به جهاد و گرفتن بیعت از مردم برگزید، مردم کوفه با او براى جهاد، بیعت کردند و پیمان وفادارى خود را به او اعلام داشتند و خیرخواهیش را به جان پذیرفتند، ولى طولى نکشید که (وقتى ورق برگشت ) آنان بیعت خود را شکستند و دست از یارى او کشیدند و او را تسلیم دشمن نمودند و دشمن (در یک جنگ نابرابر) او را کشت و مردم کوفه از مسلم (علیه السلام ) دفاع ننمودند. سپس (همین مردم اغفال شده ) براى جنگ با امام حسین (علیه السلام ) از کوفه خارج شدند، آن حضرت را (در سرزمین کربلا) محاصره کردند و او را از رفتن به شهرها بازداشتند و آنچنان او را در تنگنا قرار دادند که نه راه گریزى داشت و نه یار و یاورى و بین او و آب فرات جدایى انداختند تا اینکه بر او دست یافتند و آن حضرت را (در یک جنگ نابرابر) کشتند و آن بزرگوار در حالى که تشنه لب ، مجاهد، شکیبا، مخلص و مظلوم بود به شهادت رسید، بیعتش را شکستند، حریم حرمتش را دریدند و به هیچ وعده او وفا نکردند و هرگونه رشته پیمان با او را گسستند و آن حضرت همچون پدر و برادرش شهید شد.
امام حسین (ع )
بعد از امام حسن مجتبى (علیه السلام ) مقام امامت به برادرش امام سوّم حضرت حسین بن على (علیهماالسلام ) رسید، بر اساس گفتار صریح جدّش رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) و پدرش على (علیه السلام ) و بر اساس وصیّت برادرش امام حسن (علیه السلام ) کنیه او ((ابوعبداللّه )) بود که در شب پنجم شعبان سال چهارم هجرت در مدینه چشم به این جهان گشود.
مادرش فاطمه (علیهاالسلام ) او را به حضور رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) آورد، آن حضرت از دیدار او شادمان شد و نامش را حسین گذارد و گوسفندى براى او قربانى کرد.
او و برادرش (حسن (علیه السلام ) ) به گواهى رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) دو آقاى جوانان بهشت مى باشند و به اتّفاق راءى همه علماى اسلام که در آن هیچ شکّى نیست ، آنان دو ((سبط) پیامبر رحمت هستند و امام حسن (علیه السلام ) از سر تا سینه به پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) شباهت داشت و امام حسین (علیه السلام ) از سینه تا پا شبیه پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) بود.
و حسن و حسین (علیهماالسلام ) دو محبوب خاصّ رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) و دوگل خوشبوى مخصوص آن حضرت در میان همه بستگان و فرزندانش بودند.