چهره امام سجّاد (ع ) از دیدگاه امام باقر (ع )
(در دنباله روایت قبل از گفتار امام صادق (علیه السلام ) آمده :) امام باقر (علیه السلام ) روزى نزد پدرش امام سجّاد (علیه السلام ) آمده ، پدرش را دید، او را در عبادت به گونه اى دید که هیچ کس را یاراى وصول به آن نیست ، او را دید که بر اثر شب زنده دارى ، چهره اش زرد شده و بر اثر گریه ، چشمهایش ناتوان گشته و بر اثر سجده بسیار، پیشانى و بینى او پینه بسته و بر اثر بسیارى عبادت (و نماز) پاها و ساق پاهایش ورم کرده است .
امام باقر (علیه السلام ) مى فرماید: وقتى پدرم را چنین دیدم ، بى اختیار از روى دلسوزى براى او گریستم ، او غرق دریاى فکر بود، بعد از چند لحظه از ورودم به حضور او، به من فرمود:
((پسرم ! مقدارى از این کتابها که عبادت علىّ بن ابیطالب (علیه السلام ) در آن نوشته شده به من بده )). من آنها را به او دادم ، کمى آن را خواند و سپس در حالى که اندوهناک بود، آن را به زمین گذارد و فرمود:((مَنْ یَقْوِى عَلى عِبادَةِ عَلِی ؛ چه کسى را قدرت و نیروى عبادت کردن على (علیه السلام ) هست ؟!)).
3 - ((زُرارة بن اعین )) مى گوید: شنیده شد گوینده اى در دل شب مى گفت :((کجایند پارسایان که از دنیا دل کنده اند و به آخرت دل بسته اند؟)).
آواز آواز دهنده اى از جانب قبرستان بقیع شنیده شد ولى خودش دیده نمى شد که مى گفت :((ذلِکَ عَلِىُّ بْنِ الْحُسَیْنِ؛ چنین شخصى ، على بن حسین (علیهماالسلام ) است )).