وصیت امام على (ع ) به امام حسن (ع )
امام حسن (علیه السلام ) وصىّ پدرش امیرمؤ منان بر خاندان و فرزندان و اصحاب پدرش بود و على (علیه السلام ) به او وصیّت کرد که در آنچه وقف کرده و صدقه قرارداده نظارت کند و براى این موضوع ، ((عهدنامه اى )) نوشت که مشهور است .
و وصیت او به امام حسن (علیه السلام ) بیانگر نشانه ها و ارکان دین و چشمه هاى حکمت و برنامه هاى اخلاقى است و بیشتر دانشمندان بزرگ ، این وصیّت را نقل کرده اند و بسیارى از فقها و اندیشمندان در جهت دین و دنیاى خود از دستورهاى آن وصیّت ، بهره مند شده اند.
سخنرانى امام حسن (ع ) بعد از شهادت پدر
هنگامى که امیرمؤ منان على (علیه السلام ) از دنیا رفت ، امام حسن (علیه السلام ) براى مردم خطبه خواند و حق خود (یعنى حقوق رهبرى ) را براى مردم بیان کرد، یاران پدرش با آن حضرت بیعت کردند، بر این اساس که هرکه با او مى جنگد، بجنگند و با هر که با او در صلح هست ، در صلح باشند.
((ابواسحاق سبیعى )) و دیگران نقل کرده اند: در صبح آن شبى که امیرمؤ منان على ( علیه السلام ) از دنیا رفت ، امام حسن (علیه السلام ) براى اصحاب سخنرانى کرد، پس از حمد و ثناى الهى و درود فرستادن بر پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود:
((شب گذشته مردى از میان شما رفت که پیشینیان در کردار نیک ، از او پیشى نگرفتند و آیندگان در رفتار، به او نخواهند رسید، او همواره همراه رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) با دشمنان جنگید وبا نثار جانش از حریم پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) دفاع نمود، رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) هنگام روانه کردن او به سوى جبهه ها، پرچمش را به او مى داد، جبرئیل در جانب راست او و میکائیل در جانب چپ او، آن حضرت را درمیان مى گرفتندوازجبهه برنمى گشت تاخداوند،فتح و پیروزى را به دست او ایجادکند.
در همان شبى که عیسى بن مریم (علیه السلام ) به سوى آسمان عروج کرد و حضرت یوشع بن نون وصىّ موسى (علیه السلام ) وفات یافت ، از دنیا رفت و از مال دنیا جز هفتصد درهم باقى نگذارد، این هفتصد درهم از جیره اى بود که از حق بیت المال خود زیاد آمده و مى خواست با آن خادمى براى خانواده اش خریدارى کند، در این هنگام گریه گلوى امام حسن را گرفت و گریه کرد و همه حاضران با او گریه کردند)). سپس فرمود:
((من پسربشیر(مژده دهنده ، یعنى رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) ) هستم ، من پسر نذیر (هشدار دهنده یعنى رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) )هستم ، من پسر کسى هستم که به اذن خدا مردم را به سوى خدا دعوت مى کرد، من پسر چراغ تابناک هدایت هستم ، من از خاندانى هستم که خداوند، پلیدى و ناپاکى را از آنان دور ساخت و آنان را به طور کامل پاکیزه نمود. من ازخاندانى هستم که خداونددوستى به آنان را در قرآنش واجب کرده و فرموده است :
(... قلْ لا اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى وَمَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْلَهُ فِیها حُسْناً ... ).
اى پیامبر! بگو من پاداشى براى رسالت نمى خواهم ، مگر دوستى در حق خویشاوندان و هرکه نیکى کند، بر نیکى او بیفزاییم )).
منظور از ((حسنه )) (نیکى ) در این آیه ، دوستى ما خاندان است و سپس (سخنرانى را به پایان رساند و) نشست .
زندگى امام حسن (ع )
بعد از امیرمؤ منان على (علیه السلام ) مقام امامت به فرزندش امام حسن (علیه السلام ) رسید. مادر امام حسن (علیه السلام ) حضرت فاطمه سرور بانوان دو جهان ، دختر پیامبر اسلام ، سیّد رسولان ، حضرت محمد (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) است ، کُنیه او ((ابومحمّد)) مى باشد.
او در شب نیمه ماه رمضان سال سوّم هجری در مدینه چشم به این جهان گشود، مادرش حضرت فاطمه - سلام اللّه عَلَیها - روز هفتم تولدش اورا در پارچه حریر بهشتى - که جبرئیل آن را براى پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) آورده بود - پیچید و نزد پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) آورد، پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) او را ((حسن )) نامید و گوسفندى براى او قربانى کرد، این مطلب را جمعى ، از امام صادق (علیه السلام ) نقل کرده اند.
امام حسن ( علیه السلام )ازنظراخلاق وروش وسیادت ،شبیه ترین مردم به رسول خدا( صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) بود، این موضوع را جماعتى از انس بن مالک نقل کرده اند که او گفت :
((لَمْ یَکُنْ اَحَدٌ اَشْبَهُ بِرَسُولِ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) مِنَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی )).
((هیچ کس نبود که مانند حسن (علیه السلام ) به رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) شباهت داشته باشد)).
روایت شده : حضرت فاطمه - سلام اللّه عَلَیها - حسن و حسین (علیهماالسلام ) را به حضور رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) آورد آن هنگام که رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) در بستر بیمارى و رحلت بود، عرض کرد:((اى رسول خدا! این دو نفر، فرزندان تو هستند، پس چیزى را از طریق ارث به آنان برسان )).
پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود:
((اَمَّاالْحَسنُ فَاِنَّ لَهُ هَیْبَتِى وَسَوْدَدِى وَاَمَّا الْحُسَیْنُ فَاِنَّ لَهُ جُودى وَشُجاعَتِى )).
((اما حسن (علیه السلام ) پس براى اوست وقار و شکوه و بزرگوارى من ، و اما حسین (علیه السلام ) پس از براى اوست سخاوت و شجاعت من )).
از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله روایت شده :
و امام حسن ، او پسرم ، و فرزندم و پاره تنم و نور چشمم و روشنایى قلبم و میوه دلم است ، و او سرور جوانان اهل بهشت و حجت خداوند بر مردم مى با شد، فرمان او فرمان من و سخنش سخن من است ، هر که از او پیروى کند، از من پیروى کرده ، و هر که نافرمانى او را نماید، مرا نافرمانى کرده است .
هر که بر او بگرید، در روزى ، که چشمها کور مى گردند، دیدگانش کور نمى گردد.
و هر که بر او محزون شود در روزى که قلبها در حزن و اندوه قرار دارد قلبش محزون نمى باشد.
و هر که او را در بقیع زیارت مى کند گامهایش بر روى صراط ثابت بماند، در روزى که گامها بر روى آن مى لغزد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » hadi ( چهارشنبه 89/11/20 :: ساعت 9:3 عصر )